ذهن يك تحليلگر بايد به شدت منظم باشد، اين نظم دليل دارد، چون وقتي قرار است شما ۳۶۰ درجه به يك موضوعي نگاه كنيد، با حجم زيادي از داده ها روبرو ميشويد كه اگر نظم آن ها را در ذهن خود نتوانيد مديريت كنيد، عملا جمع آوري آن ها فايده اي ندارد، مثل اينكه همه داده ها را روي هم ريخته و مشخص است كه در اين بين يكسري داده گم ميشوند و اصلا ديده نميشوند. درواقع در تحليل، شما ساختار و درون و اجزا موضوع را درك ميكنيد، انگار جزئي از آن باشيد، اين جزئي از چيزي بودن يك شبه به دست نميآيد، با يك فايل اكسل و صرفا رشد دادن بي منطق يكسري عدد به دست نميآيد. زيبائي اعداد آن جائي است كه پشت آن يك فكر و درك و فهمي وجود داشته باشد، اين است كه به آن ها معني ميدهد.
يكي از روشهاي آناليز كردن سهام و اوراق بهادر تحليل بنيادي است. اين تحليل بر اساس محاسبه ارزشهايي نظير وضعيت مالي، مديريت شركت، صنعت و شرايط كلان اقتصادي خريدوفروش سهام را بررسي ميكند.اينچنين تحليلهايي به دنبال يك ارزش خاص است كه بتوان قيمت فعلي سهم را مقايسه كرده و موقعيت مناسب خريدوفروش را انتخاب نمود. در اين تحليل اگر ارزش يا value يك سهم از قيمت يا price حال سهم پايينتر باشد بهترين فرصت جهت انتخاب پوزيشن خريد است و بالعكس.
چگونه بايد تجزيه تحليل بنيادي انجام داد؟
در تحليل بنيادي ما به نمودارهاي زمان و قيمت توجه چنداني نداريم و اساس كار بر اساس بررسي طولانيمدت روي ترازنامه شركت، وضعيت جريان نقدينگي در شركت، وضعيت درآمد و هزينههاي شركت و وضعيت اقتصادي و سياسي جامعه قرار ميدهيم.
داشتن يك ديد كلي روي اقتصاد و صنعت كشور و جرياني كه اقتصاد دران قرار دارد به گرفتن نتايج بهتر از تحليل بنيادي كمك خواهد كرد. در زمان بررسي وضعيت شركت، از دو جنبه به مسائل نگاه ميكنيم:
وضعيت كيفي
در آخرين مرحله از تحليل بنيادي و بعدازاينكه عوامل كمي را بهخوبي مقايسه نموديد بايد جنبههاي كيفي پيش رو را نيز بررسي نماييد. مسائل كيفي به مسائلي همچون مدل كسبوكار شركت، نوع صنعتي كه شركت در اين زمينه فعاليت مينمايد، مسائل سياسي و اقتصادي پيش روي شركت و كشور را شامل ميشود.
بهتر است وضعيت رقابتي شركت را نيز بررسي كنيد. مزيت رقابتي يك كاتاليزور است كه در درازمدت باعث موفقيت يك كسبوكار خواهد شد. كيفيت مديريت شركت از ديگر عوامل كيفي است كه قبل از سرمايهگذاري بايد به آن توجه داشت.
نحوه تصميمگيري و رزومه كاري مدير مجموعهاي كه قرار است در آن سرمايهگذاري كنيد، در پيشبرد اهداف شركت و سوددهي آن بيتأثير نيست. بهتر است قبل از سرمايهگذاري در صنعت خاص كمي درباره اين صنعت اطلاعات به دست بياوريد. اين موضوع در طولانيمدت به كمك شما خواهد آمد كه بدانيد چه زماني سهم به قيمت مناسب براي فروش خواهد رسيد.
وضعيت كمي شركت
در اولين گام از تحليل بنيادي و در بررسي عوامل كمي سراغ فاكتورهاي قابلاندازهگيري خواهيم رفت. سراغ اعدادي كه بتوان با مقايسه آنها به اين نتيجه رسيد كه آيا اين شركت ارزش سرمايهگذاري دارد و يا اينكه روند نزولي در پيشگرفته است.
از اين عوامل كمي ميتوان به مواردي همچون صورتحسابها، صورتوضعيتها، سود، درآمدهاي كوتاهمدت، نقدينگي و … دقت نمود. صورتوضعيت شركت در سه دسته ترازنامه، صورتحساب درآمد و صورت سود و زيان خلاصه ميشود.
اين عوامل همگي در بورس منتشر ميشوند و شما ميتوانيد بهراحتي فاكتورهاي مالي شركتهاي مختلف را بررسي كرده و بهترين پوزيشن را انتخاب نماييد. سود ده بودن شركت و داشتن ترازنامه مثبت نشان ميدهد كه سرمايهگذاري در اين مجموعه در طولانيمدت ميتواند سود مناسبي براي شما داشته باشد.
سخن پاياني
داشتن اطلاعات كافي در مورد تحليل تكنيكال در زمان سرمايهگذاري در بورس بسيار مهم است اما اين تحليل بنيادي است كه ميتواند شما را براي شروع به سرمايهگذاري قانع كند. بعد از انجام تحليل هاي بنيادي و خريد سهم ميتوانيد با تحليل تكنيكال در زمان مناسب سهام را خريده و بفروشيد.